English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6529 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
excess meter U کنتور مصرف اضافی
metre U کنتور مصرف سنج
meter U کنتور مصرف سنج
var hour meter U کنتور مصرف کور
metres U کنتور مصرف سنج
meters U کنتور مصرف سنج
reactive volt ampere hour meter U کنتور مصرف کور
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
countered U کنتور
amperehour meter U کنتور
counter U کنتور
countering U کنتور
meters U کنتور
meter U کنتور
electric meter U کنتور
water meter U کنتور اب
electricity meter U کنتور برق
induction type hour meter U کنتور القائی
counter circuit U کنتور رادار
induction meter U کنتور القائی
entrance switch U کلید کنتور
two phase meter U کنتور دو فاز
meters U کنتور نشاندهنده
meter U کنتور نشاندهنده
gasmeter U کنتور گاز
magnetic counter U کنتور مغناطیسی
prepayment meter U کنتور پیش پرداخت
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
house service meter U کنتور برق منزل
kilowatt hour meter U کنتور کیلووات ساعت
geiger mueller counter U کنتور گایگر مولر
induction motor meter U کنتور موتور القائی
maximum demand indicator U کنتور بار پیک
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
impluse recorder U کنتور ثبات ضربه جریان
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
induction watt hour meter U کنتور وات ساعت القائی
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
reactive volt ampere hour meter U کنتور ولت- امپر- ساعت- راکتیو
surfaces U فاهری
outward U فاهری
nominal U فاهری
self styled U فاهری
outwards U فاهری
surfaced U فاهری
surface U فاهری
self-styled U فاهری
formfitting U فاهری
seeming U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
apparent U فاهری
engineering stress U تنش فاهری
apparent velocity U سرعت فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
apparent wind U باد فاهری
artificial daylight U فلق فاهری
assentation U رضایت فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
false horizon U افق فاهری
externality U احوال فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
apparent power U توان فاهری
apparent motion U حرکت فاهری
impedance U مقاومت فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
apparent error U خطای فاهری
apparent horizon U افق فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
glitz U گیرایی فاهری
superficial U سرسری فاهری
externalised U فاهری ساختن
externalises U فاهری ساختن
admittance U هدایت فاهری
externalising U فاهری ساختن
externalized U فاهری ساختن
externalizes U فاهری ساختن
externalizing U فاهری ساختن
externals U فاهری پدیدار
external U فاهری پدیدار
externalize U فاهری ساختن
prime facie evidence U قرائن فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
extern U فاهری واقع در خارج
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
pro forma U منباب فاهر فاهری
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
terrain relief U شکل فاهری زمین
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
reactance U مقاومت فاهری خازنها
simulative U دارای شباهت فاهری
soil morphology U شکل فاهری خاک
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
apparent solar year U سال فاهری شمسی
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
gasometer U گاز سنج کنتور گاز
gasometers U گاز سنج کنتور گاز
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
wasters U مصرف
comsumption U مصرف
income consumption curve U مصرف
otiose U بی مصرف
waste U بی مصرف
wastes U بی مصرف
extravagant U مصرف
consumption possibility line U حد مصرف
expense U مصرف
consumerism U مصرف
sodden U بی مصرف
of no a U بی مصرف
offtake U مصرف
expenditure U مصرف
wasteful U مصرف
usage U مصرف
waster U مصرف
disposal U مصرف
usages U مصرف
overall consumption U مصرف کل
consumption U مصرف
good for nothing U بی مصرف
aggregate consumption U مصرف کل
unemployed U بی مصرف
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
transitory consumption U مصرف گذرا
internal consumption U مصرف داخلی
high mass consumption U مصرف انبوه
maximum power demand U مصرف حداکثر
industrial consumption U مصرف صنعتی
national consumption U مصرف ملی
internal power U مصرف داخلی
rival consumption U مصرف رقابتی
productive consumption U مصرف مولد
mass consumption U مصرف کلان
propensity to consume U تمایل به مصرف
throw away U چیز بی مصرف
irrigation consumption U مصرف ابیاری
domestic consumption U مصرف خانگی
private consumption U مصرف خصوصی
put away U مصرف کردن
present consumption U مصرف حال
energy consumption U مصرف انرژی
excise tax U مالیات بر مصرف
optional consumption U مصرف اختیاری
use up U مصرف کردن
present consumption U مصرف جاری
gasoline consumption U مصرف بنزین
home consumption U مصرف خانگی
permanent consumption U مصرف دائمی
peak load U بحبوحه مصرف
transitory consumption U مصرف انتقالی
power consumption U مصرف برق
Recent search history Forum search
1 moves up the range
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
1مصرف تستوسترون
1vegan
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com